قدس آنلاین- دور دور کردن، شلوارهای زاپدار، لباسهای اندامی و بدن نما، پکهای غلیظ به قلیان و سیگار، موهایی نیمی تراشیده و نیمی بلند با رنگهایی عجیب و غریب و ابروهایی تیغ زده، این روزها هویت برخی از نوجوانان شده است.
جوانهایی که انگار با تمام قدرت در حال فاصله گرفتن و گریز از هسته اصلی جامعه هستند و هنجارشکنی را «مد» و اقدام به آن را «رفتارهای جوانی» میدانند.
* بر مشکلات سرپوش نگذاریم
زهرا سلیمانی، دکترای جامعهشناسی با گرایش گروههای اجتماعی درباره این رفتارها به خبرنگار ما میگوید: از نگاه روانشناسی، جامعهشناسی و مطالعات اجتماعی؛ رفتارهای نوجوانان را باید از دو منظر مورد بحث قرار داد. یکی از لحاظ روانفردی و دیگری پدیدهشناسی آنها.
سلیمانی به شیوه روانفردی اشاره کرده توضیح میدهد: همه انسانها در طول تاریخ، دوره جوانی را تجربه کردهاند و همه خوب میدانیم این دوره با التهابها و تنشهایی همراه است. اگر این انرژی به طور صحیح مدیریت و مهار شود، میتواند از تهدید، یک فرصت ساخته و سرمایهای ملی، میهنی برای کشور به شمار آید.
این مشاور خانواده با بیان کوتاهیهای انجام شده توسط متولیان، میگوید: از آنجا که متولیان امر در تلاش هستند به جای حل مشکل، روی آن سرپوش بگذارند، مشکلات چند برابر میشود، به گونهای که این روزها شاهد هستیم این انرژی، آن هم در جامعه چند میلیونی و جوان پس از دهه ۶۰ موجب شده است، جامعه به مرحله بحران برسد. مدیریت کردن این نوجوانها و کنترل انرژی درون فردی آنها از منظر روانشناسی شگردهای خاص اجتماعی را میطلبد و نیاز به نگاه جامعهشناسی و تحلیلهای جامعهشناختی احساس میشود.
* مقصر تغییر رفتار جوانها ما هستیم
اما چطور انرژیهای روانفردی نوجوانان را کنترل کنیم؟ چطور به آنها شکل ببخشیم؟ یا حتی چطور تهدید جامعه را به فرصت تبدیل کنیم؟
جوانها حریمهای خصوصی را رد کردهاند. مقصر ما هستیم، زیرا نتوانستهایم آن چیزی که میخواهند به آنها بدهیم. باید آنها را از لحاظ اجتماعی مدیریت کنیم. این جامعهشناس در پاسخ به این ابهامها میگوید: علم جامعه شناسی پیشنهاد میکند به جای اینکه به این موضوع از منظر یک آسیب نگاه کرده و آن را تحلیل کنید، آن را یک پدیده دانسته و نگاه آسیبشناسی به آن نداشته باشید. همان طور که گفته شد، در هر دورهای از تاریخ، جوانها به نوعی تخلیه هیجانی داشتهاند و این بستر را در زمانهای گذشته تجربه کردهایم. جوانهای سه، چهار دهه پیش، هیجانات خود را با سرودهای آهنگران تخلیه میکردند. شکلدهی به انرژی نوجوانان و شعوربخشی به شخصیت پرانرژی آنها سبب شد حماسهای مانند هشت سال دفاع مقدس آفریده شود که ملت ایران همواره به داشتن آن در تاریخ خود افتخار خواهد کرد. حماسهای که اگر در برگ برگ تاریخ جستوجو کنیم، مشابه آن پیدا نمیکنیم، زیرا هیچکدام از رخدادهای تاریخی به ارزشمندی دفاع مقدس نیست.
این مشاور خانواده عنوان میکند: چطور شد آن زمان توانستیم مدیریت انرژی جوانان را داشته باشیم، اما امروز با نگاه آسیبشناسی به آن نگاه میکنیم؟ میگوییم نوجوانها گستاخ شدهاند، جوانها حریمهای خصوصی را رد کردهاند. مقصر ما هستیم، زیرا نتوانستهایم آن چیزی که میخواهند به آنها بدهیم. باید آنها را از لحاظ اجتماعی مدیریت کنیم. اغلب نوجوانهای امروز در فضاهای شهری و آپارتمانهای کوچک زندکی میکنند، ضمن اینکه فضاها و مبلمان شهری ما، هیچ کدام مطابق استانداردهای زندگی فردی یک انسان طبق استانداردهای سازمان بینالمللی روانشناسی نیستند. پس یک جوان چطور میتواند راه درست و اصولی برای تخلیه هیجاناتش پیدا کند؟ حتی در کشور فضای سبز کافی برای ورزش نوجوانان نداریم.
* من متفاوت هستم، من را ببینید
وی میافزاید: این جوان عاصی همواره برخوردهایی با اعضای خانواده خود خواهد داشت و تلاش میکند انرژی منقبض شده درون خودش را تخلیه کند. نتیجه این رفتار این است که وقتی بیرون میرود، از نوع لباس پوشیدن تا نوع حرکات و رفتارش؛ همه نوعی اعتراض و بیان اینکه «من هستم»، «من را ببینید» و ابراز وجود کردن است.
گوش دادن به موسیقی با صدایی آزاردهنده در خودروها، فحاشیهای تأسفآوری که سالهای اخیر در فوتبال شاهد هستیم، لباس پوشیدن یا حرکات غیرمعمول آنها، همه به سمت یاغیگری پیش میرود.
سلیمانی به بروز و ظهور متالها و راکها در آمریکا در حدود سال ۱۹۷۰ میلادی اشاره میکند و توضیح میدهد: عدهای از جوانهای آن زمان با ابداع نوعی موسیقی و پوشش جدید تلاش میکردند تمایز و تشخص خود را از طبقه منفعل جامعه بالاتر نشان دهند که نتیجه این رفتار تشکیل گروههای اپوزیسیون در آن جامعه بود.
حال اگر میخواهیم جوانان کشور به سمت تشکیل اپوزیسیون نرفته تهدیدی برای جامعه نباشند، باید بدانیم که سبک زندگی، نوع گستاخیهای جنسی، آرایش و اصلاح صورت پسران و... همه فقط به معنای این است که من متفاوت هستم و میخواهم متفاوتتر از نسل قبل خودم باشم. باید این شیوه از اعتراض را هدایت کرد و در بستر اجتماع به آن شکل داد تا نه تنها تهدیدی برای سرمایههای ملی کشور نباشد که حتی به فرصتی برای بالندگی و افتخارآفرینی کشور تبدیل شود.
نظر شما